مسکن
همواره وقوع بلایای طبیعی نظیر سيل،، زلزله، طوفان و… دراغلب موارد تاثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی باقی گذارده و تلفات سنگینی بر ساکنان آنها وارد ساخته است.کشور ایران در طول تاریخ به دلیل، ویژگیهای جغرافیایی،اقتصادی، فرهنگی، طبیعي و سیاسي همواره در معرض بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی زیادی قرار گرفته و به تبع آن خسارات مالی و جانی زیادی نیز از این راه به کشور تحمیل کرده است. بررسی آسیب پذیری مساکن شهرها در برابر این بحران طبیعی، یکی از اهداف مهم برنامه ریزی شهری است.
“خانه و مسکن” از مهمترین موضوعات در رویکردهای پدیدارشناختی و رهیافت پارادایمهای زیستی است؛ در عین حال که یکی از مهمترین اشکال «سازماندهی اجتماعی فضا» است که مانند بسیاری از مجموعه های ساخت بشر, ماهیتی دوگانه دارد: 1. تحت تاثیر فرهنگ شکل میگیرد و 2. به نوبه خود بر آن تاثیر میگذارد. درواقع به طور متوسط هر چهار سال يكبار در ايران زلزلهاي شديد رخ ميدهد كه پيامد آن تخريب ٩٧ درصـد واحـدهاي روسـتايي و آ سـيب كلـي ٧٩ درصـد واحـدهاي شهري در منطقه وقوع زلزله خواهد بود
تعریف مسکن و سکونت
در تعریف مرکز آمار ایران « واحد مسکونی ، مکان ، فضا و یا محوطهای است که یک یا چند خانوار در آن سکونت داشته و به یک یا چند ورودی (شارع عام یا شارع خاص) راه داشته باشد» (مرکز آمار ایران ، ۱۳۷۵).
مسکن از منظر روان کاوی و در فهمی فرویدی بدلی بر بطن یا زهدان مادر است محملی که زمانی برای انسان امن و راحت ترین مکان یا جا بوده است. مسکن در این تفسیر, تصویری ناخودآگاه از مادر است(ایلکا و همکاران, 1394: 3)
مسکن از منظر شهری و در رویکردی “زیست شناسانه” سلولی زنده در یک ارگانیسم کاملا پیچیده است
به واسطه زبان فارسی, سکونت, مفهومی دوگانه به ذهن متبادر میسازد؛”اقامت و آرامش”. به عبارتی دست کم در زبان فارسی ساکن شدن علاوه بر مفهوم فیزیکی بازایستادن از حرکت معنی آرامش پیدا کردن را نیز میرساند. نزدیکترین واژگانی که برای مسکن در زبان فارسی مورد استفاده قرار گرفته و البته هر یک مفهوم خاص خود را نیز حفظ نموده عبارتند از؛ خانه, کاشانه, سرا, باب, منزل, بیت, اطاق, بنا, دار, کده, خان. می توان گفت تمامی این واژگان به مکان آرام و قرار یافتن و آسودن اشاره دارند. مکانی به شکل تقابل دوگانه مقدس-نامقدس, امن-ناامن درک میشود.(ایلکا, 1394: 4)
ترومای زلزله
وقایع تروماتیک یا رویدادهای آسیبزا به حوادثی چون خشونت های خانوادگی, سوانح رانندگی, آتشسوزی, جنگ و فجایع طبیعی چون زلزله و سیل اطلاق میشود که تجربه مستقیم یا غیرمستقیم آنها میتواند منجر به اختلالات عصبیای چون استرس و اضطراب شدید شود.
به طور مثال زلزله لیسبون همراه با سونامی و آتش سوزی وسیعی بود و باعث کشته شدن حدود 60هزار نفر شد. تا قبل از این زلزله, تفکرات ارسطو و یا تفکرات مذهبی بود که در این تفکر زلزله یک بلای الهی برای مردمان گناهکار بود. وقوع زلزله آن هم وقتی مردم در کلیسا مشغول دعا در مراسم مذهبی توسن بودند یک شوک سهمگین به مردم وارد کرد . آنها را واداشت تا به شیوه علوم تجربی به مشاهده زلزله و اثرات آن بپردازد.
ایران و زلزله
با توجه به وقوع زلزله هاى متعدد ويرانگر، فلات ايران يكى از مناطق فعال از نظر لرزه خيزى به شمار مى رود. ايران بخشى از كمربند لرزه خيز آلپ- هيماليا است. 80 درصد از تلفات ناشى از اين زلزله ها در 6 كشور جهان بوده كه متأسفانه ايران يكى از اين 6 كشور مى باشد و از هر 153 زلزله مخربی که در دنیا رخ داده 5/17 درصد آن مربوط به ايران بوده كه اين رقم حتى از كشورهاى چين و ژاپن بيشتر بوده است.
از اين رو، ايران از نظر وقوع زلزله، يكى از فعال ترين مناطق جهان است
آسیبشناسی تجربه بازسازی در ایران
تجربه بازسازي مناطق روستايي قبل از انقلاب نشاندهنده آن است كه سازمانهـاي بينالمللياي كه در ايران بعد از وقوع زلزله فعاليت كردها ند، موفقيت چنداني نداشتهانـد و شيوههاي مورد اسـتفاده برخـي از ايـن گـروه هـا بـه ماننـد شـيوه دولتـيِ اسـتفاده از مقاطعهكاران شهري و ناديده گرفتن مشاركت روستاييان حادثه ديده در همـه زمينـه هـا بوده است.
59 سال پیش در چنین روزی، در ساعت ۲۲:۵۵ شامگاه ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ (۱ سپتامبر ۱۹۶۲ میلادی)، زمینلرزه فاجعهباری با بزرگای Ms=7.2 و mb=6.9 در عمق ۱۰ کیلومتری زمین در منطقه پرجمعیت جنوب قزوین رخ داد. این زمینلرزه ۹۱ روستا را بهکلی ویران کرد و در اثر آن بیش از ۱۲۲۲۵ نفر کشته شدند، حدود ۲۸۰۰ نفر آسیب دیدند و۲۱۰۰۰ خانـه تخریب شد. در مجموع، بیش از ۳۰۰ روستا آسیب دید و یا ویران شد که در ۱۸۰ روستا از آن میان تلفاتی به بار آمد
تجربه بازسازي در زلزله بويينزهـراي قـزوين سال 1341 نيـز نشـان دهنـده عـدم تناسـب بـين مسكنهاي ايجاد شده و فرهنـگ روسـتايي بـود كـه در مـواردي روسـتاييان دسـت بـه تغييرات اساسي در خانه هايشان زدند و يا آنها را نپذيرفتند. در نتيجه، آنجـا بـه تـدريج به ويرانهاي تبديل شد و دولت در اين زمينه به جاي تقويت منابع مالي روستا، پولهـا را در اختيار پيمانكاران شهري قرار داد و آنها هم با فـراهم آوردن مصـالح و نيـروي كـار از نقاط شهري، حتي از به كار گرفتن كارگران محلـي نيـز خـودداري ورزيدنـد. ناهماهنگي بين سازمانهاي دولتـي مـأمور بازسـازي آن زمـان يعنـي وزارت اصـلاحات ارضي، سازمان مسكن، وزارت كشور، اداره مهندسي ارتش كه مجري و نـاظر بودنـد و در منطقه حضور داشتند و برداشت هاي متفاوتي كه از روستا و مقوله بازسازي داشـتند نيـز مزيد بر علت شد.
” دو سال توی چادر زندگی کردیم. دولت اومد، به هر ٤ تا خانواده یک چادر بزرگ داد. محل رو هم تقسیم کرد برای ساخت و ساز. محل ما رو دادن به دانشگاه تهران. ٥٢ دستگاه رو دانشگاه تهران ساخت”
بازديدهاي محلي از بـويين زهـرا،طبس، زنجان و خراسان نشان داده است كه پس از سـاخت وسـازهاي دولـت در منـاطق زلزلهزده، مردم براي برپاكردن ساختمانهاي بعدي دوباره به روشهاي سـنتي و محلـي روي آوردهاند ليكن در زلزله رودبار به علت واقع بيني نـه تنهـا دسـت انـدركاران بـه سراغ فناوريهاي جديد و دور از دسترس نرفتند بلكه سعي شد تا حدی با بهرهگيري از معمـاري و مصالح بومي با احداث واحدهايي نمونه و بهكارگيري برخي از اصول فني مهـم در امـر مقابله با زلزله، با موضوع برخورد شود
زلزله بوئین زهرا 1341
شرح واقعه
در منطقه کلانلرزهای هیچ سازه مهندسی عمده یا خانههایی که اصولی و درست ساخته شده باشند و نیز هیچ بنای تاریخی مهمی وجود نداشت. تنها زیانی که به شماری از سازههای اواخر صفویان تا اوایل قاجارها که در همسایگی جای داشتند، مانند حسینیه و امامزاده شاه سلیمان در اشتهارد، امامزادهای در پلنگ آباد، کاروانسرای حجیب و امامزادهای از سده دوازدهم میلادی در نزدیکی تاکستان رسید، پدید آمدن ترکهای کوچک در آجرکاری دیوارها و بخشهای پایینی گنبدهایشان بود. پل معصوم خانی بر روی خررود، حدود پانزده کیلومتری شمال بوئین زهرا، در اثر لغزش پایه کنار بند جنوبی آن آسیب دید. به دو قوس باقیمانده پلی بر روی رود شور، سی و پنج کیلومتری خاور اشتهارد، آسیبی نرسید. در قزوین، هیچگونه آسیبی بر ساختمانهای تاریخی، بجز ترکهایی در اندود گچی آنها، مشاهده نشد. اما به گنبد امامزاده اباذر در خاور قزوین قدری آسیب رسید. در پی این زلزله بود که غلامرضا تختی برای گرداوری کمک شخصاً به خانههای مردم میرفت و از آنها برای آسیبدیدگان زمینلرزه کمک مالی میگرفت. در روستای توفک که توسط جمعیت صلیبسرخ کشور هلنـد در سال ۱۳۴۲ بازسـازی شده است، هنــوز از ساختمانهای ساخته شده پس از زلزله استفاده میشود. روستای توفک پیش از رخداد زلزله در سوی شمال موقعیت امروزی روستا واقع بوده است و بازسازی منزلهای مسکونی، مدرسه، مسجد، حمام و مرغداری در محلی در جنوب روستا (در مجاورت روستای تخریب شده) صورت گرفته است. مدرسه توفک با کمی تغییر نسبت به آنچه در سال ۱۳۴۲ ساخته شده است، هم اکنون نیز با نام دبستان امام حسین (ع) مورد استفاده میباشد. مسجد ساخته شده در سال ۱۳۴۲، هم اکنون به طور کامل گسترش یافته و در ابعاد بسیار بزرگتر از آنچه در سال ۱۳۴۲ ساخته شده بود بازسازی شده است. البته بقایای دیوارهای مسجد اولیه هنوز موجود است. منزلهای مسکونی به صورت یک در میان بر اساس آنچه درکشور هلند مرسوم است به صورت قرار دادن یک فضای خالی بین دو منزل به عنوان حیاط، فضای سبز یا گاراژ ساخته شدهاند، که پس از تحویل این منازل به اهالی، ساکنان روستا، حد فاصل این منزلها را با خانههایی به سبک خانهسازی روستایی در ایران پر کردهاند؛ به نحــوی که امروز در کوچـههای ایـن روستا یک منـزل بازسازی شده توسط صلیبسرخ هلند و یک خانه روستایی ایرانـی (یک در میان) در کنار هم و متناوب وجود دارند. بازسازی توفک همچنین شامل ساختن حمام و مرغداری در این روستا بوده است. تعداد منازل ساخته و تحویل شده به اهالی بیش از ۸۰ واحد بوده است.
نویسنده: مهدیه جلیلی
پیام بگذارید