مسکن پس از سانحه – منجیل
همواره وقوع بلایای طبیعی نظیر سيل،، زلزله، طوفان و… دراغلب موارد تاثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی باقی گذارده و تلفات سنگینی بر ساکنان آنها وارد ساخته است.
“خانه و مسکن” از مهمترین موضوعات در رویکردهای پدیدارشناختی و رهیافت پارادایمهای زیستی است؛ در عین حال که یکی از مهمترین اشکال «سازماندهی اجتماعی فضا» است که مانند بسیاری از مجموعه های ساخت بشر, ماهیتی دوگانه دارد: 1. تحت تاثیر فرهنگ شکل میگیرد و 2. به نوبه خود بر آن تاثیر میگذارد.
در این نوشته به زلزله مهیب منجیل و اثراتی که بر نظام مهندسی کشور و حتی فرهنگ گذاشت پرداخته شده است.
منجیل (شهر باد – شهر توربینهای بادی ایران و شهر انرژی گیلان)
نام شهر منجیل پیش از ظهور اسلام مانگیل بودهاست. من، مان و ما پسوندها و پیشوندهای مکانی هستند. در زبان پهلوی مانیشن( manishn) یعنی خانه، مسکن و من (man) یعنی خانه و مانیشنیه(manishnih) یعنی زندگی. منجیل یا منگیل یا مانگیل یعنی «محل سکونت گیلها» برداشته شدهاست
زمینلرزه رودبار _منجیل، طارم 7.4 ریشتری در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد به وقت ایران در پنجشنبه ۳۱ خردادماه ۱۳۶۹ (برابر با ۲۰ ژوئن ۱۹۹۰ در ساعت ۲۱ به وقت گرینویچ) در نزدیکی شهر رودبار و روستاهای تابعه در استان گیلان و شمال شرق استان زنجان در شهرستان طارم بروز نمود و تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری از مرکز زمینلرزه موجب خسارات جانی و مالی فراوان گردید. در این زمین لرزه علاوه بر حدود ۳۷٬۰۰۰ نفر که جان خود را از دست دادند، بیش از ۲۰۰ هزار واحد مسکونی تخریب شده و خسارات عمدهای به تأسیسات و اماکن عمومی در استانهای گیلان و زنجان که متأثر از این زمینلرزه بودند، وارد آمد و حدود ۵۰۰٬۰۰۰ تن نیز بیخانمان شدند. منجیل اکثر ساختمانها ویران شدند و صدها کشته برجای ماند. سد منجیل در جریان زمینلرزه بشدت آسیب دید، بهطوریکه دریاچه پشت سد تا پایان مرحله بازسازی بطور کامل تخلیه شد. شهرک هرزویل در شمال غرب شهر منجیل به علت پایداری ساختمانهای مسکونی از تلفات کمتری برخوردار بود.
زلزله ویرانگر رودبار با همه پیامدهای فاجعهباری که داشت، منشأ اثر اتفاقات مهمی در کشور گردید.
الف) تحول در نظام مهندسی کشور
زلزله رودبار بی تردید تأثیر گذارترین زلزله در زمینه ساخت و ساز اصولی و مقاومسازی در برابر زلزله و حوادث طبیعی بود و نقطه عطفی در مطالعات زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در ایران شد، بهطوریکه مطالعه زمینلرزه بخشی از سرفصلهای دروس زلزلهشناسی مهندسی و همچنین پهنهبندی خطر زلزله را به خود اختصاص داده و هر ساله دانشجویانی برای بازدید از پهنه رومرکز که لرزهای زلزله رودبار و درسهایی که باید از این زلزله آموخت به منطقه رودبار و منجیل میروند.
ب) بازتاب فرهنگی
کارگردان نامدار ایرانی، عباس کیارستمی پیشتر فیلم خانهٔ دوست کجاست؟ را در روستای کوکر ساخته بود. پس از شنیدن خبر زلزله کیارستمی به منطقه رفت تا از دو شخصیت اصلی داستان (احمد و بابک احمدپور) و سلامتی آنها جویا شده و کسب خبر کند. در همانجا بود که ایده ساخت فیلم زندگی و دیگر هیچ در ذهن او نقش بست و چنین شد که این فیلم که موضوعش بازماندگان این زلزله و امید به زندگیست ساخته شد. بعدها با ساخته شدن فیلم زیر درختان زیتون در همین مکان که فاجعه زمینلرزه را پشت سر نهاده بود، این سهگانه، که بعدها سهگانه کوکر (سهگانه زلزله) نام گرفت، تکمیل گشت.
نوع بازسازی
مسکن هستهای یا اصلی (core housing) یکی از روشهای ارائه پناهگاه پس از بلایای طبیعی است. این پناهگاهها در زمان اشغال اولیه ناقص هستند. هدف از این روش مسکن، تامین حداقل فضای مسکونی امن در برابر بلایای آتی است. این پناهگاهها پس از بلایای طبیعی با منابع محدود و با توجه به کمبود زمان برای بازماندگان ساخته شده است. بر این اساس با استفاده از مشارکت ذینفعان در ایجاد یک واحد اصلی و استفاده از روشهای بومی ، ساکنان قادر خواهند بود خانه اصلی خود را گسترش دهند. در این تحقیق نشان داده خواهد شد که اکثر خانه های روستایی که پس از 1990 زلزله منجیل در ایران بازسازی شده اند، با روش مسکن اصلی (core housing) انجام شده است. در این روش واحد ابتدایی ساختمان به صورت پناهگاهی موقت ایجاد می شود و سپس با استفاده از مشارکت بازماندگان تبدیل به مسکن دائم خواهد شد.(بحرینی، 2000)
از این رو، با توجه به استفاده از فن آوری محلی و مصالح ساختمانی و مشارکت بازماندگان در تمام مراحل، شاهد تضاد الگوی مسکن و راه حل های اقلیمی در خانه های بازسازی در مقایسه با خانه های سنتی هستیم. این منجر به اختلال الگوی مسکن سنتی و معماری سنتی منطقه شده است.
پناهگاه های موقت در منطقه با استفاده از روشهای زیر ساخته شدند:
1. در برخی روستاها 285 دلار (20 هزار ریال) به صورت نقدی و بعضی از مصالح ساختمانی (بیشتر چوب، میخ و ورق های گالوانیزه برای پوشش سقف) در بین مردم توزیع شده بود، به طوری که آنها خودشان را با استفاده از روش زیگالی ساختند. (بحرینی، 2000؛ شادی طالب، 1993)
2. در برخی روستاها، اسکلت چوبی با سقف دروازه ای سه گوشی کنار شیروانی ( gable) توسط دولت اجرا می شد و پوشش گل دیوار توسط ساکنان به پایان رسید. در واقع، روش ایجاد پناهگاه موقت بر اساس ساختن مسکن هسته ای با روش زیگالی بود. (بحرینی، 2000)
مرحله ارائه پناهگاه دائمی از نظر سیاست بهره برداری از حداکثر مشارکت مردم در ساخت و ساز، منابع محلی، تکنولوژی و مواد بومی انجام شد. در این مرحله استراتژی های پیشنهادی برای تحقق این سیاست ها در ناحیه های تخریب شده براساس مقیاس گسترده ای از گسترش زلزله وجود نداشت اما برخی از سیاست های کلان در بازسازی پناهگاه های دائمی وجود داشت. بنابراین، عملکرد مدیران ستاد کمک در مناطق مختلف، منجر به ارائه راه حل های مختلف می شود. آنچه در منطقه مطالعه انجام شد، عرضه وام های غیر قابل برگشت دولت بود و مردم را با استفاده از سیستم ساخت و ساز زیگال، مردم خانه های مستحکم را به جز پناهگاه موقت ساختند. علاوه بر این، برخی از طرح های معماری و آموزش محدود در ساخت پناهگاه دائمی ارائه شده است.(fayazi,2011 :p3 )
در کل طبق تحقیق «بررسی بازسازی مسکن پس از سانحه از منظر تصویر ذهنی ساکنین نمونه موردی برهسر از توابع رودبار», مشخص شد مردم نه تنها الگوی مسکن بازسازی شده را نپذیرفتند بلکه با تغییر رفتاری و کالبدی سعی در برگشت به الگوی پیش از سانحه را داشتهاند.( میری و امیری،1391)
تصویر ذهنی بدست آمده از ساکنین از خانه قبلی:
ارتباط خانه با محوطه: خانه از چهار طرف با فضای باز ارتباط داشت/ خانه, حیاط, باغ و فضای معیشتی تفکیک شدهاند/خانه بر باغ و حیاط مسلط است چشم انداز دارد
ارتباط و تناسب فضاها: درابتدای ورود به خانه فضای هال است/ هال در مرکز خانه و مهم ترین فضاست/آشپزخانه در ارتباط مستقیم با هال و درجه دوم اهمیتی/ توالت در ارتباط با فضای بیرون و حمام در فضای داخل/ ایوان جز لاینفک خانه/
روابط عمودی اجزای خانه: خانه از سطح زمین بالاتر باشد/ سکونت در طبقه بالا اتفاق میافتد/ طبقه پائین انباری و پارکینگ و طبقه دوم دارای ایوان است.
مسکن بازسازی شده
بعد از زلزله و انتخاب محل روستای جدید, زمینها بلوک بندی شد و تملک زمین بر اساس قرعهکشی بود به هر خانوار زمین 200متری تعلق گرفت که در آن با استفاده از زگالی اسکان موقت برپا کردند.
اشکالات بازسازی
تاکید مسئولان بازسازی بر این بود که به دلیل عدم اجرای صحیح پایه های بنا در خانه سازی قبل زلزله و تخریب زیاد بخاطر جدا شدن کرسی از بنا, اسکان موقت برروی کرسی بلند ساخته نشود. گسترش واحدها در یک طبقه انجام گرفته و گسترش عمودی مانند گونههای بومی دیده نمیشود. به سبب بلند نبودن خانه دیوارها رطوبت را از زمین جذب کرده و باعث پوسیدگی چوب درون دیوارها شده است. قرارگیری پلاکها در یک ساختار شطرنجی و نیز شیب تند زمین باعث سایهاندازی خانهها برروی هم شده و فضای بیروح و دلگیر در بافت ایجاد کرده است. هال از دیگر فضاهای خانه مجللتر شده است.
همان طور که در تصویر قابل مشاهده است در تصویر ذهنی ساکنان, فضای زیستی در طبقه بالا و فضای خدماتی در طبقه پایین قرار دارد این در حالیست که در مسکن بازسازی شده دوفضا بصورت افقی با هم ارتباط داشته و فضای پرورش دام به خارج خانه منتقل شد.
در خانه بازسازی شده به دلیل قطعه بندی معمولا از دو طرف محدود شده است مردم با تمهیداتی مثل چک انداز (فاصله بین دو خانه مجاور برای هدایت اب باران و رطوبت)و قراردادن دالان در یک سمت خانه سعی کردند به این چهار طرفه بودن نزدیک شوند
ارتباط ها در خانه بازسازی شده به تصویر ذهنی مردم نزدیک است یعنی هال در مرکز و فضاها پیرامون آنند
خانه بازسازی شده نتوانست راهحل های اقلیمی که قبلا وجود داشته را ارائه دهد جوری که باعث شده برخی مردم تنها در فصول گرم از خانهشان به عنوان ییلاق استفاده کنند.
طبق مستندات بالا نتیجه به دست می اید که مسکن بازسازی شده در ارتباط با شکل خانه, زمین, محیط پیرامون و.. با تصویر ذهنی هم خوانی نداشته اما ارتباط فضایی اجزای داخل خانه همخوانی بیشتری با تصویر قبلی داشته است.
عده ای که با نارضایتی همچنان در مساکن بازسازی شده هستند سعی کرده اند خانه را به تصویر ذهنی خود نزدیک سازند مثل ایجاد ایوان در خانه,کاشت درختان میوه در حیاط.
نتیجهگیری
چنانکه دیویس می نویسد”از مهمترین روشهای ارتقای برنامههای بازاسزی پس از وقوع بحرانها نیز, ارزیابی پس از اتمام پروژهای بازسازی است”(دیویس, 1980) اما متاسفانه به علت شرایط خاص پس از سانحه و بازسازی, برنامهها و اقدامات صورت گرفته کمتر ثبت میشوند. در تجربههای بعدی خطاهای انجام شده در تجربیات پیشین تکرار میشود و باعث اتلاف سرمایه ها و منابع فراوانی میگردد. در بازسازی خانه و محله نه تنها باید نیازهای فیزیولوژیک بازماندگان بلکه نیازهای روانشناختی-اجتماعی نیز مرتفع شده و از زندگی فردی و اجتماعی آنان نیز حمایت شود تاامکان بازسرگیری زندگی عادی در بستر مکانی محقق گردد و تعاملات اجتماعی در محیط کالبدی رونق گیرد. در صورت عدم پذیرش کالبد مکان بازسازی شده, فرد متاثر از پیامدهای روانی وقوع سوانح با محیط غریبه مانده و مشکلات روحی-روانی او بهجای التیام یافتن تشدید میشود.
در بسیاری از بازسازی های انجام شده توسط دولت ایران در بلایای طبیعی قبل از زلزله منجیل، دولت خانه ها را با تکنولوژی مدرن و مصالح ساختمانی طراحی کرد. علاوه بر این، دولت از مشارکت فعال بازماندگان در بازسازی خانه ها نخواسته بود. این منجر به نارضایتی بازماندگان از خانه ها یا عدم استفاده از آنها شد. در بازسازی واحدهای مسکونی زلزله منجیل (1990)، دولت سیاست خود را تغییر داد، به دنبال مشارکت بازماندگان و استفاده از فنآوری محلی و مصالح ساختمانی بومی است. از این رو، این بار خانه بازسازی شده توسط بازماندگان مورد استفاده قرار گرفت. که باز هم توفیق 100 درصدی حاصل نشده است.
ضروري اسـت روش هـاي اجرايي آسانتر و ارزانتري كه علاوه بر مقاومت كافي در برابـر زلزله بـا اقتصاد و ارزش های اجتماعی مـردم و سطح توانايي و تكنولوژيكي و اجرايي آنها متناسب باشد، جـايگزين روشهاي پيشين شود.
منابع
میری حسن, امیری زینب, 1391,”بررسی بازسازی مسکن پس از سانحه از منظر تصویر ذهنی ساکنان نمونه موردی برهسر پس از زلزله رودبار-منجیل 1369″, دوفصلنامه معماری ایرانی, شماره1
Fayazi mahmood,(2011) ,”reconstruction projects by using core housing method in iran- case study: gilan province experience”, shahid beheshti university
Davis mark, (1980),”a multidimensional approach to individual differences in empathy”, Journal of Personality and Social Psychology
نویسنده: مهدیه جلیلی
پیام بگذارید